اشعار ادبی

شعر و ادب فارسی.از نظم و نثر

تبلیغات تبلیغات

سلام ای خوب ، بیدارم ... نمی دانم ، تو بیداری ؟

سلام ای خوب ، بیدارم ... نمی دانم ، تو بیداری ؟ نمی دانم کجایی ... یا که از حالم خبر داری ملالی نیست جز من های سرگردان و سر در گم میان بی تو بودن های نا پیدا و تکراری ملالی نیست ، بیدارم ، خیالی نیست ، بیتابم - و بالی نیست در بندم - و خوابی نیست بی خوابم مجالی نیست جز رویا - و حالی نیست جز دوری برای تو همان عکسی که مات و مانده در قابم مرا تکرار تنهایی میان جمع ، باور کن مرا در برکه فکرت چنان قویی شناور کن چنان قویی ، تماشا کن که سوی مرگ در راهم بمیرانم !
اشعار ادبی ، ۱۴۰۲-۱۲-۱۹ ، متفرقه
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها